چو عضوی به درد آورد روزگار.....

راستش وقتی صبح اولین بار در مورد مهرانه در (شب شکن) خواندم و عکسش رادیدم خیلی متاثر شدم.

بغض عجیبی تو گلوم گرفت ؛شماره حساب رو نوشتم و
دیس شدم که برم یه پولی(هر چقدر هم ناچیز ) به سهم
خودم کمک کنم که یادم افتاد امروز جمعه هست و الان
هیچ بانکی باز نیست(یا حداقل من نمیدونم).

با خودم فکر کردم تا فردا حداقل میتونم دربارش تو وبلاگمون
بنویسم تا شاید چند نفری که تا حالا خبر نداشتن با خبر بشن
و یه کمکی بکنن.(البته اگه خواننده ای داشته باشیم!!؟)

همین فکر و اینکه شاید بتونم یه کمک خیلی کوچیک در حد
خودم کرده باشم یه جور احساس ارامشی بهم داد که با اینکه
هنوز هیچ کاری براش نکردم اما ...

دیگه توضیح اضافه ای لازم نیست که من بگم .شب شکن تو وبلاگش همه چیز رو گفته.

به امید بهبودی مهرانه و همه مریضان.

با تشکر رند.

blogsky دیروز بهتر از امروز!!

بابا این بلاگ اسکای!!! هم دیگه هم ابروی ما رو برد هم حوصله مون رو!!

یه روز وبلاگ نیست . فرداش نظر سنجی رو برداشتن.

دیروز هم که بخش تنظیمات رو بلاک کردن.

اقا جمع کنین یه دفعه خیال همه رو راحت کنین.

مست عزیز همکه رفته مسافرت اونم کجا!!؟؟

کویر با کویر.!!

یعنی کرمان با کتاب کویر!

به به خوش به حالت . مارو هم یاد کن.

رند.