سخت ترین کار نوشتن عنوان است.!!  کنفسیوس حکیم!!

1. خدمت همه شما عزیزان عرض کنم که این دو هفته ای که نبودم (یعی بهتره بکم که ۲ هفته ای که ننوشتم ) علتش تقریبا مصداق این بیته که میگه   

         ابر وباد ومه خورشید وفلک در کارند      بچه جان درس بخوان دیپلمه ها بیکارند !!

بعله جونم براتو ن بگه که دو هفته ژیش تصمیم گرفتم ویندوز کامژیوترم رو عوض کنم بعدش یه ندای شیطانی در گوشم گفت که فایده نداره ه ه ه(چون شیطانی بود همچین کش داره !!؟)
تو باید  اف دیسک  کنی (
جسارتا توضیحی محض اطلاع اندسته از خوانندگان پر شمارمان!! در باره  اف دیسک  عرض کنم که:   در باره لغت اف دیسک روایت متعدد میباشد ولیکن مشهورترین انها بر این پایه استوارند که نوعی عمل ارادی یا غیر ارادی که از روی خیر خواهی یا انجام وظیفه و در بعضی موارد کسب درامد انجام پذیرد. و با اف ۱۸ که به معنای ۱۸ بار اف دیسک کردن است !! تفاوتی ندارد!!!)
چی میگفتم؟ اهان بعله خلاصه علت اصلی این این بنده حقیر این مدت اپدیت ننمودهام نه بعنوان اعتراض به وضع معیشتی یا مسایل و مشکلات موجود در دانشگاه یا گرانی گوجه فرنگی و غیره نبوده و اینجانب از نعمت ویندوز اکس پی
محروم بوده ام. به هر حال خدمت شما ملت وبلاگ نویس پرور و غیور اعلام میکنم که بنده به کوری چشم همه دشمنان و به یاری خداوند اپدیت خواهم کرد  تا مشت محکمی بر دهان همه استکبار و استفعال و .... باشد.
بند دوم قطعنامه  
اخ ببخشید جو گرفت یه لحظه فکر کردم راه پیماییه!!(اااا پس راهپیمایی هم میری؟؟   ج:  بعله به کوری چشم دشمنان هر روز نیم ساعت)

۲.امروز صبح اومدم همه ارشیو مون رو دوباره بعد از یه سال خمندم واقعا یه احساس عجیب و غیر قابل وصفی به ادم دست میده .راستش حوصله نوشتن نداشتم ولی بعد از خوندن ارشیومون یه جورایی فکر کردم که من نویسنده خیلی بزرگی هستم و الان بعد از یه مدت استراحت باید دوباره شروع کنم ( یکی از خوانندگان محترم: زرشک !!)

۳. راستش من بخاطر مشغله کاری و درسی که دارم و همونطور که گفتم به بک سالی میشه که وبلاک ننوشتم بخاطر همین خیلی چیزا یادم رفته مثل فرانت پیج و کلا چیزای مربوط به قالب و لینکدونی درست کردن و غیره . به خاطر همین یه کم مشغول مطالعه! هستم تا یه سر سامانی به این کلبه درویشی بدم و اکه شد یه لینکدونی درست کنم و...  ولی تا اون موقع چند تا مطلب بود که میخواستم خدمت دوستای خوبم عرض کنم که:
     
                    خدمت همه عزیزانی که لطف میکنن و در قسمت نظرات ما رو مورد     لطف و راهنمایی قرار میدن عرض کنم که بنده حتما به وبلاگ شما سما سر خواهم زد و مطالبتون رو میخونم و لیکن فقط در مواردی که نظر خاصی داشته باشم  نظرم رو مینویسم  و اگه نه هم فقط به خوندن مطلبتون بسنده میکنم ولی اینو گفته باشم که جه نظر بدبن و یا ندین من به شما سر خواهم زد  
پس همیشه انتظار نظر نداشته باشیم.
نکته :  خدمت دوستای خوبم عرض کنکه چقدر من    خدمت دوستای خوبم عرض کنم   گفتم!!!!

۴. مثل اینکه حکایت ما هم قصه اون یارو شد که :
                
            یه روز یه اقایی مهم میشه  زیره خودش خط میکشه تو امتحان میاد !!!   

۵.فکر میکنم واسه امروز کافی باشه و یه توصیه داشتم واسه همه وبلاگ نویسهای عزیز که سعی کنین  زیاد بین نوشته هاتون فاصله نیفته .علتش رو هم فکر کنم با خوندن این نوشته خودتون بفهمین 

لطافت باران و بالهای پروازمان



سلام
راستش خواب الود و خسته تر از اونم که بتونم درست و حسابی بنویسم(یکی نیست بگه اخه
تو کی درست و حسابی نوشتی که ..  )

ولی خوبیه وبلاگ نویسی اینه که ادم چیزای درست حسابی هم میخونه مثله
http://www.zohrehn.blogsky.com/      

و اینچنین بود که دوباره نوشتم

سلام
حدود یک سالی هست که هر روز با خودم میگم امروز مینویسنم فردا مینویسم راجع به این مینویسم راجع به اون مینویسم و...
یه روز با خودم میگفتم که بنویسم واسه چی که کی بخونه؟ اصلا به چه دردی میخوره؟
خلاصه دیگه امروز بدون لحظه ای تامل اومدم و یه راست شروع کردم به تایپ کردن!

پنهان نگاهم میکند٬ چشمی و صد ناز 
پنهان نگاهش میکنم ٬ میخوانمش باز 

این صفحه بازتابی خواهد بود از افکار و خاطرات روز مره اینجانب ( رند ) یا همون محمد نامی که
دانشجوی ریاضی و مشغول کار در مو بایل سامسونگه که در غیاب ان سفر کرده به دیار خون و قیام ایرلند جنوبی (مست) !! به رشته تحریر در می اید.

سلامتی شادابی و نشاط را برای همه شما عزیزان غوطه ور در این دنیای مجازی ارزومندم.
با تشکر از دخترک تنها که مشوق من برای دوباره نوشتن بود

(ببخشید اگه از هر دری گفتم و به هیچ دردی هم نخورد خوب خیلی وقته هیچی ننوشتم!)